قدمگاه صبح

ساخت وبلاگ

بالاخره اسباب کشی کردم...

کار سختی بود انصافا..از این شهر به اون شهر...

روزای اول هم اینجا چند تا درد سر عجیب غریب برام پیش اومد که فقط می خواستم بشینم گریه کنم بخاطرشون. خیلی بهم سخت گذشت دو هفته ای اول..

الان تقریبا خونه مرتب شده می تونم توش زندگی کنم.

+ نوشته شده در دوشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت 14:35 توسط مادامین  | 

قدمگاه صبح ...
ما را در سایت قدمگاه صبح دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3madamin821 بازدید : 51 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 12:10

کار جدید و شروع کردم. عملا خیلی کسی رو نمی بینم، همه از خونه کار می کنند.با این که کار مو دوست دارم ولی بدنم یه جور عجیبی خسته و داغونه..نمی دونم چرا...بیشتر وقتا حس می کنم قدرت سر پا ایستادن رو ندارم یا سرم گیج میره..قرص ویتامین و تقویتی هم خیلی اثر نداره بهم. من چمه؟

+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۴۰۲ ساعت 22:12 توسط مادامین  | 

قدمگاه صبح ...
ما را در سایت قدمگاه صبح دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3madamin821 بازدید : 51 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 12:10